اتو زدن

  • معنا: طی کردن راه

  • مترادف: راه را کوبیدن | گز کردن راه | طی کردن راه همراه با دشواری | و...

  • مثال: پول نداشتم تا اینجا اتو زدم

  • موضوع: جابه‌جایی

اتومرسی

  • معنا: طی کردن راه

  • مترادف: راه را کوبیدن | گز کردن راه | طی کردن راه همراه با دشواری | و...

  • موضوع: جابه‌جایی

وا مانده

  • معنا: جامانده، ناتوان

  • مترادف: جوجه | ناتوان | پاره | و...

  • موضوع: جابه‌جایی، توانایی جسمی و روحی